اینجا آسمان صاف تا قسمتی به رنگ دوستی همراه با غبار فراق است ،
توده ای سلام به سمت شما در حرکت است ، ضمنا احتمال بارش
کاش می شد همدلی را قاب کرد،ساکنان شهر
یادمان باشد از امروز خطایی نکنیم / گر که در خویش شکستیم صدایی نکنیم / پرپروانه
میگن باران مظهر
منم
ای که از تازگی زخم دلم تازه تری، یعنی از قصه دلتنگی من با خبری، مثل مهتاب که از خاطر شب می گذرد، هر شب آهسته از آفاق دلم می گذری
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
روزى مجنون از روى سجاده ى شخصی درحال نمازعبورکرد،مرد نماز را شکست و گفت: مردک من در حال راز و نیاز با خدا بودم، تو چگونه این رشته رابریدى؟مجنون لبخندى زد وگفت:من عاشق دخترى هستم تو را ندیدم، تو عاشق خدایی و مرادیدى!
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
تو دریایی من در موجش اسیرم،که می خواهم درآغوشت بمیرم،بیا دریای من، آغوش بگشا نمی خواهم جدا از تو بمیرم
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
که کرده ارزویت
چه کردی با دل من
دلم اید به سویت
دلتنگ رویت
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
در عهد تمدنی که نشانی ز وفا نیست دیوانگی از ماست ک دنبال وفاییم
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
بی چشم میشه زندگی کرد ولی بی نفس هرگز،همه عالم چشم من ولی تو نفس من
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
دلم درحلقه غم ها نشسته زبانم بسته و سازم شکسته وجودم پراز شعر عاشقانه است تو رامی خواهمو اینها بهانه است
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
افسوس در این سینه به جز رنج ندیدم،در راه رفاقت به خدا گنج ندیدم،پروانه اگر لحظه ای قادر به سخن بود میگفت که از شمع به جز سوز ندیدم
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
دلتنگیه تو ببین با دلم چی کار کردی که داره برف میاد
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
زدی تیری به قلبم رد نکردم / جدایی را تو کردی من نکردم
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
تقویم روزهایم شکسته و گم است.بی تو چه فرقی می کند امروز چندم است
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
من آن شعله ی آتشم که از هر شمع برخیزم، تمام هستی خود را فقط به پای تو ریزم، درون قلب من فرمانروایی کن، که از موی تو برخیزد همه عطر دل انگیزم
++++++++++++++
با غم، امشب زیر لب هر دم صدایت میکنم، اشک میریزم دو چشمم را فدایت میکنم، در نگاه خسته ات دنبال حرفی تازه ام، هرچه میخواهی بگو، من هم دعایت میکنم
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
شکستن هنر انسان نیست / گر شکستیم ز غفلت من و مایی نکنیم / یادمان باشد اگر شاه گلی را چیدیم / وقت پرپر شدنش سازو نوایی نکنیم / یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند، طلب عشق ز هر بی سروپایی نکنیم
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
همانند پلی بودم برای عبورت، به فکر تخریب من نباش، رسیدی دست تکان بده، من خود فرو میریزم
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
یادمان باشد شاید شبی آنچنان آرام گرفتیم که دیدار صبح فردا ممکن نشد، پس به امید فرداها " محبتهایمان " را ذخیره نکنیم
+++++++++++++++++
|